دیابت کوچولوها را بزرگ نکنید!

به گزارش زرین گراف، تا حدودی. البته تفاوت هایی هم وجود دارد؛ مثلا در بچه ها ممکن است ما با نوعی از دیابت روبرو باشیم که شروعی ناگهانی دارد. علاوه بر این، ظرافت ها و ریزه کاری هایی وجود دارد که خانواده می تواند از آن طریق متوجه بروز دیابت بشود.

دیابت کوچولوها را بزرگ نکنید!

دیابت کوچولوها را بزرگ نکنید!

نویسنده:دکتر محمدرضا علایی، فوق تخصص بیماری های غدد

آقای دکتر! بسیاری از خانواده ها در مورد مبتلا شدن فرزندشان به دیابت احساس نگرانی می کنند. لطفا در مورد نشانه های ابتدایی آغاز بیماری دیابت توضیحی بفرمایید.

در مورد ترس از دیابت باید نوعی حالت اعتدال و میانه روی را رعایت کرد. از طرفی باید مراقب نشانه های بیماری در بچه ها خود باشیم و از طرفی نباید ترس ما از دیابت تبدیل به نوعی هراس غیرمنطقی و بیمارگونه بشود. کودکی که مبتلا به دیابت می شود قبل از ورود به فاز حاد حمله دیابتی یا به اصطلاح کتواسیدوز دیابتی، برخی نشانه ها و علایم را از خود بروز می دهد؛ مثلا پرخوری، پرنوشی یا کاهش وزن.

یعنی علایم آن شبیه به علایم دیابت در بزرگسالان است؟

تا حدودی. البته تفاوت هایی هم وجود دارد؛ مثلا در بچه ها ممکن است ما با نوعی از دیابت روبرو باشیم که آغازی ناگهانی دارد. علاوه بر این، ظرافت ها و ریزه کاری هایی وجود دارد که خانواده می تواند از آن طریق متوجه بروز دیابت بشود.

مثلا چه ظرافت هایی؟

مثلا کودکی که تا حالا برنامه ادراری منظمی داشته، ناگهان دچار شب ادراری می شود یا تعداد دفعات احتیاج به دست شویی رفتن در او زیادتر می شود. مادر با مشاهده این علایم باید احساس خطر کند.

یعنی دیابت تنها علت پرادراری است؟

ابداً. منظور من این نبود. برای تشخیص دیابت یا شک به بروز دیابت باید مجموعه ای از علایم را در نظر داشت که پرادراری هم یکی از آنهاست.

خانواده ای که برای اولین بار متوجه تشخیص دیابت در فرزند خود می شود، معمولا چه برخوردی با این موضوع می کند؟

ببینید؛ دیابت از جمله بیماری هایی است که لفظ آن بار معنایی منفی ایجاد می کند، چه در میان خانواده چه در میان جامعه. مثلا اگر کودکی دچار سرماخوردگی شود، خانواده او تنها رنج بیماری فرزند را بر دوش خواهد کشید اما در برخورد با یک بیماری مانند دیابت علاوه بر رنج داشتن یک عضو یا یک فرزند بیمار در خانواده، ما با یک زحمت دیگر هم روبه رو هستیم و آن چیزی نیست به جز بار منفی کلمه دیابت. باید توضیح بدهم که دیابت هم یک بیماری مانند سایر بیماری ها است و اگر ما در برخورد با آن احساس ترسی دو چندان داریم، علت آن اتفاقی است که در فکر ما دارد می افتد. اولین قدم و اولین توصیه برای چنین خانواده هایی این است که با کسب اطلاعات درست و علمی در حد احتیاج از منابع معتبر شناخت کاملی از این بیماری به دست بیاورند و راه برخورد صحیح با آن را بیاموزند. بارها گفته اند و بارها شنیده ایم و من یک بار دیگر روی آن تاکید می کنم که ترس هایی از این قبیل ریشه در ناآگاهی ما دارد.

سلامت: علاوه بر بار منفی لفظ دیابت، قبول کنید که دیابت بیماری سختی است؟بله، قبول دارم. دیابت و مراقبت از بیمار دیابتی سخت است؛ به خصوص برای کودکی که جگرگوشه پدر و مادر است. برای خانواده ها هم تزریق انسولین گاهی ترس آور و ناراحت کننده است.

یعنی حق دارند که بترسند.مگر من گفتم حق ندارند؟!

حق دارند که ناراحت باشند و احساس عذاب کنند اما عرض بنده این است که باید با سلاح منطقی به جنگ اتفاقات زندگی رفت.

منطق به ما چه می گوید؟

فرض کنیم که فرزند ما مبتلا به دیابت می شود. منطق راهی را پیش پای ما می گذارد که به بهترین و عاقلانه ترین شیوه برخورد با این بیماری منجر می شود. دیابت احتیاج به کنترل دقیق قندخون، نظم و سازماندهی در برنامه غذایی کودک و زمان بندی منسجم در تزریق انسولین دارد. منطق به ما می گوید که همه این مسایل را بپذیریم و به جای یأس یا ناامیدی به چشم یک فرصت به آن نگاه کنیم؛ فرصتی برای منظم بودن، فرصتی برای انضباط در همه جنبه ها و شئون زندگی. این یک حقیقت است، نه یک شعار.

برای خانواده ای که تازه متوجه بیماری دیابت در فرزندش شده و در شوک روحی به سر می برد، به نام اولین قدم، چه توصیه ای دارید؟

سوال بسیار مهمی است. اولین قدم همان است که عرض کردم؛ یعنی با بیماری دیابت بی طرفانه برخورد کنیم. بیماری دیابت فرزند ما هیچ وقت کمر ما را خم نخواهد کرد. پس نگذاریم ترس بی مورد از آن کمر ما را خم کند. برای همه مادران عزیز تکرار می کنم که اولین قدم این است که واقعیت را بپذیرند و با آن منطقی برخورد کنند. دیابت می تواند یک فرصت باشد، قبل از آنکه یک تهدید به حساب بیاید. توصیه من این است که آرامش تان را حفظ کنید و با حفظ آرامش و داشتن یک نگاه منطقی قدم اول را بردارید و ما قدم های بعدی را راحت تر برخواهیم داشت.

و این قدم های بعدی چیست؟

تزریق انسولین و تنظیم برنامه غذایی کودک. انسولین یک داروی تزریقی است که انواع مختلفی دارد. باید بدانیم که تنها زمانی انسولین ما کافی است که قندخون کودک تحت کنترل باشد. تنظیم دقیق دوز انسولین معمولا مدتی زمان می برد که در این مدت، نباید ارتباط خانواده با پزشک قطع شود.

برای تنظیم رژیم غذایی در کودکی که به تازگی مبتلا به دیابت شده، چه توصیه ای دارید؟

تنظیم رژیم غذایی کودک در کنار تنظیم دوز و تزریق انسولین، از نخستین قدم ها به تعداد میرود که اتفاقا بسیار سخت هم هست. بچه ای که تا دیروز در خوردن همه چیز آزاد بوده، شما باید از امروز به او امر و نهی کنید، به خصوص اینکه بچه ها تمایل زیادی به مصرف موادقندی مثل بستنی و شیرینی و شکلات دارند. بچه ها در مورد رژیم غذایی دیابت قطعا مقاومت می کنند. اینکه ما بخواهیم کودک ما این قضیه را هضم کند و با آن کنار بیاید، انتظار بی جایی است؛ چون او درک درستی از بیماری خود ندارد.

پس راه حل چیست؟

خانواده باید برنامه غذایی خود را با برنامه کودک هماهنگ کند. وقتی غذاهای به اصطلاح غیررژیمی از سفره خانواده حذف شوند، طبیعی است که تمایل به مصرف آنها از طریق کودک هم کم می شود بنابراین به نام یکی از قدم های مهم تاکید می کنم که خانواده باید برنامه و عادات غذایی خود را در راستای بیماری فرزند خود تغییر دهد. برای تنظیم قندخون، درنهایت به یک ارتباط تنگاتنگ میان پزشک و متخصص تغذیه احتیاج خواهد بود. البته این روزها با وجود کارگاه ها و سی دی های آموزشی، مواد غذایی جایگزین و فعالیت های متنوع ورزشی امکان برخورد با بیماری، نسبت به گذشته خیلی راحت تر شده است. به مادران بچه ها دیابتی اطمینان می دهم که با رعایت دقیق نکات فوق، می توانند اداره بیماری را در دست بگیرند و در آن صورت، کودک آنها با افراد سالم جامعه تفاوت چندانی نخواهد داشت.

منبع:www.salamat.com

منبع: راسخون
انتشار: 6 مهر 1400 بروزرسانی: 6 مهر 1400 گردآورنده: zarringraph.ir شناسه مطلب: 995

به "دیابت کوچولوها را بزرگ نکنید!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "دیابت کوچولوها را بزرگ نکنید!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید