مهم ترین نکاتی که هر مسافر تازه کار باید بداند - زرین گراف

امید، ترس، هیجان؛ مسافرت برای اولین بار با موجی از احساسات به ظاهر متناقض به پیشواز من آمد. هنگامی که من خانه دنج خود برای سفر کردن در جهان ترک کردم اصلاً نمی دانستم باید انتظار چه چیزهایی را داشته باشم.

وقتی تصمیم به گشت و گذار در جهان گرفتم زیاد مسافرت ننموده بودم و بسیار بی تجربه بودم. هیچ کدام از افرادی که من تا آن موقع می شناختم دست به چنین کاری نزده بودند. برای جبران عدم آمادگی خود من سعی می کردم دستور العمل های کتابچه راهنمای خود را دنبال کنم و این کار را با بی تجربگی تمام انجام می دادم و به همین علت اشتباهات آماتوری زیادی را مرتکب شدم.

انگار علامت بزرگی روی پیشانی من چسبانده شده بود که می گفت : من اصلا نمی دانم دارم چکار می کنم.

امروز پس از ده سال مسافرت تجربه بسیار بیشتری در این زمینه دارم. اگر می خواستم به خودم در ده سال پیش توصیه هایی داشته باشم این چیزها را به او می گفتم:

نترسید!

ترس همه چیز را خراب می نماید. قدم گذاشتن در جهانی ناشناخته ها ترسناک است، اما شما اولین کسی نیستید که در جهان سفر می کنید. شما قرار نیست قاره های تازهی را کشف کنید یا به گشت و گذار در قلمروهای ناشناخته بپردازید .

ردپای مسافران بی شمار قبل از شما در سرتاسر جهان وجود دارد و افراد بسیاری می توانند شما را در این مسیر راهنمایی نمایند. اگر میلیون ها نفر توانسته اند مسیر خود را در سفر به دور جهان پیدا نمایند، چرا شما نتوانید؟

ممکن است احساس ترس یا عصبی بودن داشته باشید اما مطمئن باشید شما مانند همه افرادی که پای در این مسیر گذاشته اند توانایی های لازم را در خود دارید .

به کتابچه راهنمای خود وابسته نباشید.

کتابچه های راهنما برای داشتن یک دید کلی از مقصد شما مفید هستند اما شما هیچ گاه جاذبه های خارج از مسیر عمومی گردشگران، کافی شاپ ها و رستوران ها را در آنها پیدا نمی کنید. برای برترین تجربیات با مردم محلی ارتباط برقرار کنید و از آنها بپرسید چه چیزهایی در حال حاضر در مرکز توجه است. از دیگر مسافران و کارکنان هتل راهنمایی بخواهید.

مردم برترین منبع بروز برای اطلاعات مسافرتی هستند. به جز در مواردی که کتابچه راهنما دیجیتالی باشد و به صورت منظم به روزرسانی گردد، راهنماها غالبا قدیمی هستند پس خود را به آنها محدود نکنید.

به آرامی مسافرت کنید.

تماشا همه چیز بسیار وسوسه انگیز است. با محدودیت زمانی سفر ما همواره سعی می کنیم همه چیز را مختصر کنیم -در 20 روز از 20 شهر بازدید کنیم، یا در سفری به دور جهان 100 کشور را ببینیم. در سرانجام همه آنچه ما برای نشان دادن خواهیم داشت عکس ها، استرس و تندباد تجربیات است در حالی که اطلاعات واقعی از مکان هایی که به آنها سفر نموده ایم به دست نیاورده ایم. پس از یک بازدید فشرده از استرالیا به غیر از سوختگی پوست تنها دستاورد شما این خواهد بود که همه چیز را دیده اید اما هیچ چیز را ندیده اید و آرزو خواهید کرد که آرام تر سفر می کردید.

به سرعت سفر نکنید. زمانی را به گذراندن یک روز در پارک و استراحت یا نشستن در یک کافه و نگاه کردن به مردم اختصاص دهید. این کارها به شما فرصت می دهد درک عمیقی از فرهنگ یک مکان به دست بیاورید و آن را با تمام وجود لمس کنید.

اطلاعات تماس مردم را بگیرید.

شما در سفر با افراد زیادی دوست خواهید شد. برخی از آنها به دوستان صمیمی شما تبدیل خواهند شد. اما برخی مواقع شما اطلاعات تماس آنها را نمی گیرید و تا آخر عمر حسرت آن را خواهید خورد (شاید هنوز دوست دارید بدانید که چه اتفاقی برای زوج خوشبختی که در پاناما با آنها آشنا شدید افتاده است!). فیسبوک و ایمیل در ارتباط بودن با افراد را حتی سال ها بعد از سفر آسان نموده اند، پس اطلاعات تماس افراد را بگیرید. نگذارید دوستان تازه شما در خاطرات فراموش شوند.

شما به تجهیزات زیادی احتیاج ندارید.

وقتی در سال 2003 به کاستاریکا رفتید یک کیف بزرگ پر از وسایل مختلف خریدید- چکمه های پیاده روی، شلوار، ژاکت پشمی، اندازه زیادی لباس و بیشتر از یک داروخانه لوازم آرایشی. همه ی این ها در کیف شما بود و فضا را اشغال نموده بود و شما آن را به این طرف و آن طرف می کشیدید.

درس مهم: سبک سفر کنید. شما بار کمتری برای حمل کردن خواهید داشت. یک کیف کوچک خریداری کنید تا وسوسه نشوید هر چیزی را در آن قرار دهید. اگر واقعا به چیزی احتیاج داشتید می توانید آن را در حین سفر تهیه کنید.

به من اعتماد کنید، شما به همه آن تجهیزاتی که فکر می کنید احتیاج نخواهید داشت!

یک موبایل تهیه کنید.

شما با افراد زیادی در مسیر دیدار خواهید کرد که دوست دارید دوباره آنها را ببینید. اگرچه فیسبوک برای در تماس ماندن مفید است اما برای هماهنگ کردن دیدارها هنگامی که افراد دائما در حرکت هستند مناسب نیست. آیا دوستانتان پیغام شما را گرفته اند؟ آیا آنجا خواهند بود؟ کسی نمی داند!

موبایل ها و سیم کارت های مقرون به صرفه در سراسر جهان در دسترس هستند. یکی از آنها را تهیه کنید تا بتوانید با دوستان تازه خود در تماس باشید. با این موبایل ها شما شک نخواهید کرد که آیا بی علت منتظر دوستتان هستید یا شاید آنها در آخرین لحظه نظرشان را تغییر داده اند و به رم رفته اند.

با جریان حرکت کنید.

هنگامی که هر روز برنامه ریزی شده است و شما باید بر اساس جداول زمانی حرکت کنید استرس به سراغ شما می آید. بسیار عصبی می شوید، عجله می کنید. و هنگامی که بیش از حد برنامه ریزی می کنید جایی برای اتفاقات مسرور نماینده سفر باقی نمی ماند.

به برنامه خود انعطاف بدهید و با جریان حرکت کنید. هر روز یک یا دو فعالیت را برنامه ریزی کنید و اجازه دهید باقی روز خود به خود اتفاق بیافتد. این تجربه لذت بخش تر و کم استرس تری خواهد بود و شما از آنچه پیش می آید شگفت زده خواهید شد (مثلا هنگامی که دوستتان شما را به جزیره ای در تایلند دعوت می نماید و شما یک ماه تمام آنجا می مانید).

اجازه دهید اتفاقات پیش آیند.

پول اضافی همراه خود داشته باشید.

سفر کردن آن قدر که فکر می کنید پرهزینه نیست -شما می توانید با روزانه 15 دلار در آسیا و حدود 40 دلار در اروپا مسافرت کنید- اما متوجه خواهید شد همواره ممکن است هزینه های غیرمنتظره ای به برآورد اولیه شما اضافه گردد.

برای خود یک حاشیه اطمینان در نظر بگیرید، هر چقدر خوب هم که بودجه خود را برنامه ریزی کنید نمی توانید همه اتفاقات غیرمترقبه و تغییرات لحظه آخر مسیر خود را پیش بینی کنید (مثلا ممکن است ناگهان تصمیم بگیرید به فیجی پرواز کنید و شیرجه اسکوبا را یاد بگیرید). هر چقدر هم برنامه ریزی شما بی نقص باشد، ممکن است یک اتفاق ساده بودجه بندی شما را تماماً به هم بریزد.

پول بیشتری از آنچه فکر می کنید ضروری است با خود داشته باشید. شما از این آینده نگری خود مسرور خواهید شد.

خجالتی نباشید.

می دانم که شما یک انسان درون گرا هستید. می دانم نگرانید که دیگران درباره شما چه فکری می نمایند. باز کردن سر صحبت با دیگران جرات می خواهد، اما به یاد داشته باشید همه ما در یک مسیر هستیم. در اطراف شما مسافران تنهایی وجود دارند که در پی یک دوست هستند و بدشان نمی آید با افراد تازهی آشنا شوند.

کافی است به آنها سلام کنید و همه چیز خود به خود اتفاق می افتد. به جمع مردم در کافه ها و مکالمات گروهی ملحق شوید. هیچ کس به تقاضای پیوستن شما به جمع پاسخ منفی نخواهد داد. قدم اول را بردارید. هدفون را از گوش خود بیرون بیاورید، رو به نفر کناری کنید و به سادگیِ یک سلام سر صحبت را باز کنید.

شما چیزی برای از دست دادن ندارید و این کار به شما نشان می دهد چگونه بر خجالتی بودن خود غلبه کنید. دوستان تازه پیدا کنید (و در این حین به چند عروسی دعوت شوید)، و مهارت مکالمه را در خود تقویت کنید.

ماجراجو باشید.

می دانم از ارتفاع خوشتان نمی آید. می دانم به ورزش علاقه ای ندارید. اما هرچند مانتوی شما خیس خواهد شد مطمئن باشید از پریدن از قایق در گالاپاگوس پشیمان نخواهید شد. و سخن آخر اینکه، آیا آن کرم ها خوشمزه نبودند؟

در خودتان تغییر به وجود بیاورید. خطر کنید. چیزهای تازه را امتحان کنید. ممکن است از برخی از آنها متنفر شوید اما از امتحان کردن هیچ کدام پشیمان نخواهید شد. بعد از این با اعتماد به نفس بیشتری گام بر خواهید داشت.

شما گیر ننموده اید.

اگر از مسافرت متنفر شده اید و به شما خوش نمی گذرد توقف کنید و کمی به خود استراحت بدهید. چند روز بیشتر در آمستردام یا سیدنی بمانید. اگر بعد از این کار هم در هنگام برگشت به مسیر از مسافرت متنفر بودید به خانه برگردید. علتی ندارد که از این مسئله ناراحت باشید.

همواره بهتر است امتحان کنید و شکست بخورید تا این که اصلا امتحان نکنید. همواره به یاد داشته باشید در صورتی که از سفر لذت نمی برید راه برگشت به خانه باز است.

شما تنها نیستید.

هر جا بروید گروهی از مسافرین هستند که دوستان شما خواهند بود، شما را راهنمایی و به شما یاری خواهند کرد. آنها پیشنهادهای خوبی به شما خواهند داد، شما را در مسیر درست راهنمایی می نمایند و معلم شما خواهند بود. شما آن بیرون تنها نیستید. دوستان تازهی پیدا خواهید کرد. همه چیز خوب پیش خواهد رفت. حتی اگر به تنهایی مسافرت می کنید هیچ گاه تنها نخواهید بود.

می دانم در خصوص قدم گذاشتن به ناشناخته ها عصبی هستید. این امر کاملا طبیعی است. طبیعت انسان این گونه است که نگران باشد، اما نگران نباشید! شما از پس آن برمی آیید و سفر شما را به انسان بهتری تبدیل خواهد نمود.

پس یک نفس عمیق بکشید، آرام باشید و لذت ببرید!