رقابت نویسندگان و مترجمان نابرابر است
به گزارش زرین گراف، مصطفی خرامان در گفت وگو با خبرنگاران ، با اشاره به این که برای ما ایرانی ها، مرغ همسایه غاز است گفت:یکچیزهایی در فکر ما نهادینه شده و به صورت الگو درآمده که طبیعتا تغییر آن، کار چندان ساده ای نیست. مثلا می گویند: کار ایرانی خوب نیست و به درد نمی خورد؛ باور کنید این فکریت، حتی در حوزه ادبیات هم به وجود آمده است .
به گفته نویسنده کتاب کلاه حصیری، مترجمان با کتاب های مجذوب نماینده بسیاری روبه رو هستند. تمام کشورهای انگلیسی زبان، آلمانی ها، فرانسوی ها و ژاپنی ها کتاب می نویسند و مترجمان خوش ذوق ما هم برترین ها را انتخاب می نمایند و طبیعی است که این همه گوناگونی در ایده و تکنیک و پرداخت، مخاطب را خیلی جذب می نماید؛ به عبارت دیگر ما نویسندگان ایرانی در یک جبهه و همه نویسنده های خارجی، با هر زبان و ملیتی در جبهه دیگر هستند و این جنگ بین نویسندگان و مترجمان، نابرابر است.
خرامان، یکی دیگر از دلایل موفقیت کتاب های ترجمه را اشاره به مکان و زمان دانست و اضافه نمود: نویسندگان خارجی در کتاب هایشان به تاریخ یک شهر یا کشور هم اشاره می نمایند؛ اما داستان های ما، حتی ادبیات بزرگسال مان، در بی زمانی و بی مکانی می گذرد. به همین دلیل است که بچه ها دوست دارند کتاب ترجمه بخرند و ترجمه برای شان مجذوب نماینده تر است.
نویسنده به جای دیگری، حمایت از نویسندگان را ضروری دانست و اضافه نمود: لیستی به نام کلاغ سفید در آلمان منتشر می گردد و به معرفی برترین کتاب ها می پردازد؛ شماری از کتاب های ایرانی هم در این لیست منتشر شده اند؛ از سوی دیگر تصویرگری داستان های بچگانه ما در این سال ها جوایزی بسیاری را به خود اختصاص داده اند؛ اما در نهایت چه اتفاقی افتاده؟ چه بر سر این کتاب ها آمده؟ چقدر معرفی و حمایت شده اند؟ وقتی ما کتاب می نویسیم؛ 1500 یا 2000 نسخه از آن منتشر می گردد و دو میلیون تومان دستمزد می گیریم. با این مبلغ چه کاری می توان کرد؟ چرا باید نویسنده زمان و انرژی بگذارد تا رمان بنویسد؟ مگر نوشتن رمان، کار ساده ای است؟ باید دو سال عمر و انرژی گذاشت تا یک رمان نوشته و منتشر گردد؛ حالا شما داوری کنید کدام نویسنده می تواند دو سال زمان بگذارد و فقط دو یا سه میلیون دریافت کند؟
به گفته خرامان، یکی دیگر از آسیب های جدی ادبیات کودک این است که خیلی از آدم ها تصور می نمایند، نوشتن برای بچه ها، کار ساده ای است، از این رو هفته ای نیست که چهار، پنج نفر با من تماس نگیرند که برای بچه ها کتاب نوشته اند و دلشان می خواهد منتشرش نمایند! ممکن است آنچه نوشته اند را منتشر هم بنمایند؛ اما این به معنی نویسنده شدن نست!
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران