11 کارگردان برتر فیلم های ترسناک در دهه گذشته
به گزارش زرین گراف، دهه 2010 زمان تجدید حیات ژانر وحشت بود. فیلم ها دیگر اصرار زیادی به کشتار و خونریزی بیش از حد یا صحنه های ترسناک سطحی نداشتند. فیلمسازان راه های خلاقانه و منحصربه فردی برای ترساندن مخاطبان پیدا کردند و در عین حال، فیلم هایی با شخصیت های عالی و داستان هایی مجذوب کننده خلق نمودند.
بسیاری از کارگردانان در این دهه، برای خود نامی در دنیای ترسناک دست و پا کردند و بسیاری از آن ها فیلم های متعددی را در طول دهه کارگردانی نمودند. هواداران ژانر ترسناک باید هیجان زده باشند، زیرا کارگردانان تازهی به جمع افراد برجسته این ژانر پیوسته اند. دهه 2010 فیلم های ترسناک خارق العاده زیادی داشت و مجذوب نمایندهیت این آثار معمولا به کارگردانان آن ها مرتبط است. پس بد نیست با این کارگردانان ماهر ژانر ترسناک در دهه گذشته بیشتر آشنا شویم.
11. آدام وینگارد
آدام وینگارد دهه را با فیلم تو بعدی هستی آغاز کرد که یک فیلم اسلشر درباره تهاجم خانگی است. این فیلم دارای قاتلانی با ماسک های حیوانات و چند قتل عذاب آور و جامپ اسکر است. تو بعدی هستی بعلاوه دارای حس طنز منحصر به فردی است که معمولا در فیلم های ترسناک دیده نمی گردد. فیلم بعدی او، مهمان، لزوما ترسناک نیست اما یک اثر هیجان انگیز با مفهومی مجذوب نماینده و پیچش های فراوان است.
او سپس دنباله جادوگر بلر را کارگردانی کرد که شاید پیروزیت بزرگی محسوب نگردد اما به خوبی آن چه را که پروژه جادوگر بلر را به یاد ماندنی نموده بود، بازسازی کرد. وینگارد بعلاوه سکانس هایی را برای فیلم های وی/اچ/ای و وی/اچ/اس 2 کارگردانی کرد که نشاندهنده مهارت او در آثار ترسناک فاند فوتیج است. اقتباس لایو اکشن او از انیمه دفترچه مرگ برای نتفلیکس نیز، عشق او به طنز تلخ و کشتارهای خلاقانه را نشان داد. وینگارد در این دهه، کارهای زیادی در دنیای ترسناک انجام داد و جایگاه خود را به عنوان یک کارگردان همه کاره که می تواند فیلم های ترسناک، هیجان انگیز، اکشن و کمدی را کارگردانی کند، تثبیت نمود. وینگارد تا کنون در دهه 2020، بیشتر به پروژه های اکشن محور پرداخته است اما مطمئن باشید که طنز تلخ و بیمارگونه اش را بار دیگر به نمایش خواهد گذاشت.
10. آندره اوردال
آندره اوردال سه فیلم ترسناک بسیار متفاوت را در طول این دهه کارگردانی کرد. فیلم شکارچی ترول او در سال 2010، با هیولاهای فوق العاده ترسناک و فیلمبرداری تاثیر گذارش، خونی تازه به زیرژانر فاند فوتیج تزریق کرد. کالبد شکافی جین دو، فیلمی پر تعلیق است که اووردال در آن، تا آن جا که ممکن است با مفهوم بازی می نماید. دکتران پزشکی قانونی (امیل هرش و برایان کاکس) در طی کالبد شکافی با عناصری فراطبیعی در اطراف جسد روبه رو می شوند. این پروژه یک فیلم مهیج و کوتاه است اما با این وجود اثری ماندگار از خود بر جای می گذارد.
اوردال بعلاوه فیلم داستان های ترسناک برای گفتن در تاریکی را کارگردانی کرد که برای جمعیت جوان تر، مجذوب نماینده است و در عین حال به میزان کافی خوب است تا هواداران سرسخت ژانر ترسناک را راضی نگه دارد. بعضی از صحنه های فیلم مثل حضور بانوی رنگ پریده، کافی است تا هفته ها کابوس ببینید. اوردال کارگردان سرگرم نماینده ای است که دنبال کردن آثار او ارزش دارد، زیرا پیش بینی این که او در آینده چه خواهد کرد سخت است. او در هر فیلم، چیز تازهی به ارمغان می آورد.
9. رابرت اگرز
رابرت اگرز دوست دارد به چیزهای ناشناخته بپردازد. جادوگر و فانوس دریایی هر دو فیلم هایی هستند که در آن ها، وقایع تا حد زیادی به تفسیر خود مخاطب سپرده می شوند. او تصاویر و شواهد کافی برای کشف خط داستانی به شما می دهد اما مخاطب را به فکر می اندازد که همین تفکر اغلب می تواند وحشتناک باشد. فیلم های او ریتمی آهسته دارند اما سرعت آن ها هدفمند است، زیرا در نهایت به یک اوج هیجان انگیز می رسند.
آن ها کشتار و خونریزی محدودی دارند و تقریبا هیچ جامپ اسکری در آن ها نمی بینیم. تصاویر آزاردهنده ای در آثار او وجود دارند و اگرز آن قدر روی آن ها پافشاری می نماید تا بیننده در فیلم غرق گردد. بازیگران اگرز با بازی های ناب خود، وحشت زیادی را به نمایش می گذارند. فانوس دریایی عمدتا به علت اجرای عالی رابرت پتینسون و ویلم دفو، به فیلمی تاثیر گذار تبدیل شد. آن ها آرام آرام در طی فیلم عقل خود را از دست می دهند. این آثار هیجان انگیزترین فیلم های تاریخ نیستند اما فضا و لحن آزاردهنده شان، شما را تسخیر می نماید.
8. فده آلوارز
فده آلوارز کار سختی برای بازسازی فیلم مرده شیطانی سم ریمی داشت. با این حال، فیلم به خودی خود قوی و یکپارچه است. این فیلم، نسخه ای بسیار دارک تر از فیلم سم ریمی است و تا حد زیادی لحن تیره و تار اثر اصلی را حفظ می نماید اما از شر ادا و اطوار مسخره آن خلاص می گردد. دومین فیلم او، نفس نکش، یک فیلم هیجان انگیز است که در آن، یک کهنه سرباز خطرناک جنگ (استفان لنگ) که نابینا است، گروهی از سارقان را در خانه اش گیر می اندازد. نفس نکش در یک فضای محدود، قابلیت های زیادی از خود به نمایش می گذارد.
این فیلم دارای مفهومی هوشمندانه است و به خوبی با نور بازی می نماید، زیرا قاتل، نابینا و به حواس دیگر خود متکی است. نحوه ظاهر شدن لنگ در لحظات مختلف کاملا ترسناک است و این مسئله تا حد زیادی به کارگردانی آلوارز مربوط می گردد. آلوارز نشان داده است که می تواند به داستان های ترسناک قدیمی، چرخش هایی ابتکاری اضافه کند.
7. جنیفر کنت
جنیفر کنت دو فیلم بسیار منحصر به فرد را کارگردانی نموده است که هر دو اثرگذار هستند. او با فیلم بابادوک در سال 2014 توجهات زیادی را به خود جلب کرد. این فیلم به علت تمرکز بر غم، پارانویا و مادر بودن، اثری متمایز است. فیلم، یک هیولای دمدمی مزاج دارد که حضورش در همه جا احساس می گردد اما کنت تصمیم می گیرد که بر روی وحشت واقعی تمرکز کند و نه جامپ اسکر ها و همین ویژگی است که به بابادوک، حسی وحشتناک و ناراحت نماینده می بخشد. اثر دیگر او، بلبل، فیلمی هیجان انگیز و انتقام جویانه با تصاویری واقعا تکان دهنده است.
فیلم پر از کشتار و خونریزی است اما اصلا بیخود و سطحی نیست. خون و خونریزی و غم به ماهیت آزاردهنده فیلم می افزایند و شخصیت اصلی (آیلینگ فرانسیوسی) نیز در خاتمه انتقام خود را می گیرد که اصلا رضایت بخش نیست، زیرا زندگی او باز هم پر از بدبختی است. کنت اهمیت داشتن شخصیت های قوی را درک می نماید و به مخاطب اجازه می دهد تا همراه با شخصیت ها در ترس و وحشت، غوطه ور گردد.
6. ام نایت شیامالان
اگر فیلم آخرین باد افزار را فاکتور بگیریم، باید گفت که ام نایت شیامالان در واقع یک دهه بسیار پیروز را پشت سر گذاشته است. شیامالان با فیلم های دیدار و شکافته به ریشه های ترسناک خود بازگشت. دیدار در کل یک فیلم بامزه درباره یک سفر وحشتناک برای تماشا مادربزرگ بود و بعلاوه بسیار خنده دارتر از پروژه های دیگر شیامالان به نظر می رسید و شیامالان به این فیلم ترسناک، خصوصیتی تلخ و کمدی بخشیده بود.
با این حال، این شکافته بود که دوباره شور و شوق شیامالان را برانگیخت، زیرا او از این اثر مهیج برای بازگرداندن سری شکست ناپذیر استفاده کرد. شکافته فیلمی پر اژ تعلیق با اجرای باورنکردنی جیمز مکاوی است و این بازیگر در طی فیلم، به طور مداوم بین شخصیت های مختلف جابه جا می گردد. با این حال، این نویسندگی و کارگردانی شیامالان است که شکافته را به فیلمی بسیار مجذوب نماینده تبدیل نموده است. شیامالان همواره کارگردانی مجذوب نماینده بوده است، زیرا فیلم های او خاتمه ندارند. او همواره یک پیچش عجیب و غریب ارائه می دهد و مخاطب را وادار می نماید تا به قدرت تخیلش احترام بگذارد، حتی اگر این پیچش ها بیش از حد دیوانه نماینده باشند.
5. اندی موسکیتی
اندی موسکیتی نام خود را با فیلم ماما بر سر زبان ها انداخت، فیلمی هیجان انگیز درباره دو دختر جوان که به موجودی فراطبیعی وابسته هستند. این اثر، به عنوان اولین کار، برای موسکیتی خوش یمن بود و برای او جایگاه کارگردانی فیلم های آن 1 و 2 را که دو فیلم ترسناک پیروز در دهه گذشته بودند، به ارمغان آورد. فیلم های آن، ترسناک و سرگرم نماینده بودند. موسکیتی به خوبی در این فیلم ها، فضایی ترسناک و چندش آور آفرید. برای مثال، همان صحنه آغازینی که در آن، پنی وایز (بیل اسکارسگارد) جورجی را می کشد، پر از تنش است. منتقدان نظر مساعدی نسبت به آن 2 نداشتند اما این فیلم توانست همان لحن فیلم اول را حفظ کند و در اقتباس از نیمه دوم رمان استفن کینگ، بسیار خوب عمل کرد. اسکارسگارد در نقش پنی وایز مجذوب نماینده است اما موسکیتی، هوشمندانه بر شخصیت های اصلی و مرکزی خود تمرکز می نماید.
4. آری استر
آری استر تنها دو فیلم در کارنامه خود دارد که هر دو در اواخر دهه گذشته اکران شدند اما تاثیری قابل توجه از خود برجای گذاشتند. بسیاری عقیده دارند که موروثی یکی از برترین فیلم های ترسناک دهه و فیلم بعدی او، میدسامر نیز به همان میزان خوب است. با این حال، فیلم های استر برای هواداران ژانر ترسناکی که فقط در پی جامپ اسکر و قتل های وحشتناک هستند، طراحی نشده اند. بعضی از خصوصیات آن ها مشابه چنین آثاری هستند اما باید گفت که فیلم های استر، آثاری با ریتم آهسته و با حوصله هستند که شخصیت ها را در وحشتی مطلق و طولانی فرو می برند.
موروثی و میدسامر هر دو غرق در ترس هستند و شما را در تنشی ناراحت نماینده رها می نمایند. او به تاریکی بشریت می پردازد تا نشان دهد که انسان ها بسیار ترسناک تر از موجودات فراطبیعی یا هیولاها هستند. استر پا پس نمی کشد و روی تصاویر هولناک خود درنگ می نماید تا به خوبی در فکر شما ماندگار شوند. استر در پی تفریح نیست. او در پی این است که زیر پوست شما وارد گردد و تجربه ای به مخاطب ببخشد که تا مدت ها بعد از انتها فیلم، به آن فکر کند.
3. جوردن پیل
جوردن پیل، سورپرایز مطلق و بلامنازع دهه گذشته است. بعد از سریال کمدی فوق العاده پیروز او، کی و پیل، هیچ کس انتظار نداشت اولین تجربه کارگردانی پیل، یک فیلم ترسناک باشد. با این حال، برو بیرون نه تنها یکی از برترین فیلم های ترسناک دهه بود، بلکه در نهایت نامزد برترین فیلم اسکار شد و برای پیل، جایزه برترین فیلمنامه اصلی را به ارمغان آورد.
برو بیرون، وحشت جامعه و نقش نژادها در آن را نشان داد. فیلم دارای تعلیق و ترسی فراوان است اما یک پیغام اجتماعی عالی و تازه دارد. دنباله پیل، ما، بیشتر یک فیلم ترسناک سنتی است. با این حال، باز هم پیغام های اجتماعی جالبی ارائه می دهد، اگرچه فهمیدن آن ها کمی سخت تر از گذشته است. در این فیلم، دو همزاد، لباس های قرمز و ماسکی طلایی به تن می نمایند و مضمون فیلم کمی به اسلشرهای ترسناک نمادین نزدیک است. اطلاعات زیادی درباره فیلم بعدی و آینده او، جواب منفی، در دسترس نیست اما ما مطمئن هستیم که پیل چیز تازه و هیجان انگیزی به این ژانر اضافه خواهد کرد.
2. جیمز وان
جیمز وان پادشاه آغاز فرنچایزهای ترسناک است، زیرا او در سال 2004 سری اره، در سال 2010 سری توطئه آمیز و در سال 2011 سری احضار را راه اندازی کرد. دو مورد آخر، فرنچایزهای خود را دارند و به زیرژانر خانه های تسخیرشده در بین فیلم های ترسناک نیز جان تازه ای بخشیدند. کارگردانی وان بی نقص است، زیرا او به هر طریق ممکن، راهی برای پنهان کردن وحشت در سایه ها و ارائه جامپ اسکر در لحظاتی که انتظارش را ندارید، پیدا می نماید.
توطئه آمیز 2 و احضار 2 نیز همین فرایند را ادامه دادند. با این حال، وان در این فیلم ها پیروز شد روابط خانوادگی و شخصیت هایی ایجاد کند که از نظر احساسی، جذب آن ها شوید. وحشت، وقتی ترسناک تر است که شخصیت هایی که برای شما اهمیت دارند در خطر باشند و وان می داند چگونه این دو را ترکیب کند. هم احضار و هم توطئه آمیز لحظات بسیار خوبی دارند و وان مطمئنا شایسته ستایش است. وقتی وان برای کارگردانی قسمتی از این فرنچایزها پشت دوربین نیست، عدم حضور او کاملا حس می گردد و قابل توجه است. وان بعلاوه کارگردانی دو فیلم پرفروش اکشن سریع و خشمگین 7 و آکوامن را هم بر عهده داشت اما تخصص اصلی او در دنیای ترسناک است.
1. مایک فلانگان
مایک فلانگان احتمالا پرکارترین کارگردان این فهرست است. او در این دهه، 7 فیلم سینمایی و یک سریال تلویزیونی را کارگردانی کرد. سه فیلم او در سال 2016 اکران شدند (سکوت، ویجا: خاستگاه شیطان و پیش از آن که بیدار شوم). چیزی که فلانگان را به کارگردانی خاص تبدیل می نماید این است که فیلم هایش در عین این که آثاری ترسناک هستند، شخصیت پردازی بسیار خوبی دارند.
او وارد فکر شخصیت ها می گردد و به مخاطب نشان می دهد که ترس ها و طرز فکرشان در موقعیت های مختلف چیست. دکتر اسلیپ نه تنها دنباله ای درخشان بود، بلکه دنی تورنس (ایوان مک گرگور) را نیز شکوفا کرد و شرور بزرگی با بازی ربکا فرگوسن را خلق نمود. کارگردانی دنباله ای برای فیلم کلاسیک استنلی کوبریک، کار سختی است اما فلانگان داستانی کاملا تازه و عالی خلق می نماید که همچنان به اثر اصلی وفادار است.
فلانگان همکاری های زیادی با نتفلیکس داشت که شامل سکوت، بازی جرالد و تسخیر خانه هیل بودند. سکوت و بازی جرالد هر دو داستان افرادی را روایت می نمایند که در موقعیت های وحشتناک به دام افتاده اند. اتفاقات زیادی در طول فیلم رخ نمی دهند و طبق روش همیشگی فلانگان، این تعلیق است که شما را در طول مدت فیلم درگیر می نماید. تسخیر خانه هیل نیز بیشتر بر جو و تنش های داستان متکی است.
جامپ اسکر های محدودی در سراسر فیلم وجود دارند اما مواردی که نشان داده می شوند، فوق العاده مؤثر هستند. فلانگان در دهه 2020 تا به امروز دو سریال تلویزیونی مراسم نیمه شب و تسخیر عمارت بلای را خلق نموده است که هر دو جزو برترین آثار او هستند. فلانگان در دهه گذشته به خوبی تسلط خود بر ژانر ترسناک را به نمایش گذاشت و هواداران این ژانر مشتاق تماشا کارهای دیگر او هستند.
منبع: collider
منبع: دیجیکالا مگ