مهاجرت پزشکان و پرستاران؛ فاجعه ای قریب الوقوع در سیستم درمان
به گزارش زرین گراف، عبدالرضا ناصرمقدسی - متخصص مغز و اعصاب؛ این روز ها پیامک های زیادی با پیشنهاد کار در کشور های همسایه به گوشی های همراه پزشکان و پرستاران فرستاده می گردد. وقتی پزشکان و پرستاران در بدترین شرایط ممکن در این کشور به کار می پردازند و نسبت به حجم و کار بالا و استرس فراوان آن، عایدی اندکی دارند، این پیشنهاد ها برای هر کسی درخور تأمل و توجه است. از ابتدای کرونا تا کنون هزاران پزشک و پرستار کشور را ترک نموده و بسیاری دیگر نیز در صدد ترک آن هستند.
دانشجویان فراوانی به من مراجعه نموده و درخواست شرکت در کار های تحقیقاتی را دادند. وقتی علت علاقه آن ها به کار تحقیقاتی را می پرسم، همه فقط یک هدف دارند؛ اینکه رزومه خوبی برای خودشان دست و پا نمایند تا به واسطه آن در دانشگاه خوبی پذیرش گرفته و کشور را ترک نمایند.
گاه از خودم خجالت می کشم که به عنوان یک مدرس دانشگاه نمی توانم هیچ جذابیتی در بین دانشجویانم ایجاد کنم تا مگر به واسطه آن، هدفشان از کار تحقیقاتی نه رفتن از این سرزمین، بلکه ارتقای علم و دانش باشد؛ علم و دانشی که سال هاست اهمیت آن در کشور ما از یاد رفته و نتیجه آن همان چیزی می گردد که هر روز در کشورمان شاهد هستیم.
وقتی بسیاری از پزشکان عمومی در زیر خط فقر هستند و برای همین به کاری جز درمان می پردازند، وقتی دریافتی یک پزشک متخصص با 20 شب کشیک و کار فراوان در یک منطقه محروم حداقل ممکن است، نمی توان از کسی که عمر و جوانی اش را برای این رشته گذاشته، انتظار داشت به این زندگی سخت خود بعد از آن همه سختی ها ادامه دهد و به جایی نرود که به راحتی و با زحمت کمتر، زندگی بسیار بهتری را به او و خانواده اش پیشنهاد می نماید.
باید به این ها توهین ها و فشار های روانی ای را هم افزود که بعضی از نهاد های رسمی به پزشکان وارد می نمایند. هنوز صداوسیمای این مملکت از عایدی های نجومی پزشکان و لزوم کاهش آن ها سخن می گوید. من نمی دانم این عایدی های نجومی کجا هستند وقتی بیشتر پزشکان توانایی فراهم کردن یک زندگی حداقلی را برای خانواده خود ندارند؟ چرا یک پزشک و پرستار باید در کشوری بماند که نه تنها حق او را نمی دهند، بلکه از توهین و افترا به او هم کوتاهی نمی ورزند؟ و نتیجه همه این ها همین می گردد؛ اینکه کشور های هم جوار ما به واسطه حضور نیرو های متخصصی که در ایران درس خوانده اند و برای آن ها سرمایه گذاری و هزینه شده است، شرایط سلامت و پزشکی خود را به بالاترین شکل ممکن ارتقا بخشند.
حاکمیت نیز البته به جای حل این مشکل و فراهم آوردن شرایط مناسب برای پزشکان و پرستاران، صحبت از افزایش ظرفیت های پزشکی نموده و با ایجاد سهمیه های گوناگون، دانشگاه های ما را از دانشجویانی پر نموده که در حالت عادی و در رقابتی عادلانه به هیچ وجه نمی توانستند وارد رشته های خطیری مانند پزشکی شوند. فاجعه در سیستم بهداشت و درمان ما قریب الوقوع است و مثل تمام بحران ها هیچ گونه اراده ای برای حل آن نیز مشاهده نمی گردد.
منبع: فرارو