تفال به حافظ امروز شنبه 6 اسفند 1401 - زرین گراف

گر ز دست زلف مشکینت خطایی رفت رفت

ور ز هندوی شما بر ما جفایی رفت رفت

برق عشق ار خرمن پشمینه پوشی سوخت سوخت

جور شاه کامران گر بر گدایی رفت رفت

در طریقت رنجش خاطر نباشد می بیار

هر کدورت را که بینی، چون صفایی رفت رفت

عشقبازی را تحمل باید ای دل پای دار

گر ملالی بود بود و گر خطایی رفت رفت

گر دلی از غمزه دلدار باری برد برد

ور میان جان و جانان ماجرایی رفت رفت

از سخن چینان ملالت ها پدید آمد

ولی گر میان همنشینان ناسزایی رفت رفت

عیب حافظ گو مکن واعظ که رفت از خانقاه

پای آزادی چه بندی گر به جایی رفت رفت

توضیح لغت: هندو: مشکین و سیاه

تفسیر عرفانی:

دل های سالکان همیشه غرق عشق به معشوق است و هر قدر در این راه سختی وجود داشته باشد مقاومت می نمایند و رنجیده خاطر نمی شوند.

تعبیر غزل:

همیشه به خداوند توکل کن. باید پناهگاهت درگاه ایزدی باشد. هر چه از او رسد نیکوست. اگر مصیبتی به تو رسد و گرفتار دامی شوی از خدا یاری بخواه.